بسیجیانی که کسب و کارشان محبت است و خدمت/ از تعمیر رایگان اسباب خانه تا هزار و یک کار دیگر
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۶۷۶۹۱
خبرگزاری فارس- همدان، سولماز عنایتی: کنار دیوار فروریخته و در زنگار گرفته خانه بیبی قرار داشتیم. بیبی برایم یک اسم بود و تجسم خیال، از همان مادربزرگهای خمیده و گوژپشت با یک لب نه! هزار لب خنده و امیدواری که از سر و صورت چینخوردهاش میریخت.
صورت بیبی در خیالم طوماری بود از چین و چروکهای سالهای سخت و پرزحمت و صدالبته بیکسی، طوماری که اگر پای درد دلش بنشینی میشود قصه هزار و یک شب.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیبی با صورتی از جنس نور، دامنی با عطر یاس و کمر تا شده زیر خلواری از مشکلات، بی آنکه سوال و جوابی کند پذیرای من شد؛ آخر بضاعتش سینی رنگ و رو رفته و غُر شده بود و چند حبه قند خاک گرفته و چای سر رفته از استکان کمر باریک سالهای دور.
سفره بضاعتش را روبرویم باز کرد و شانه به شانهام نشست، پهلوی راستم هرم گرمای علاءالدین را داشتم و سمت چپم نبض به شماره افتاده بیبی که از میان پوست چین و واچین و ورقی از گوشت خوب به گوشم میرسید.
تا خواستم لب باز کنم و حرفی بزنم و سکوت چشمانش را بشکنم، چشمم به سقف فروریخته کنج اتاق سه در چهار افتاد و قابلمه روحی که درست زیر سقف صدتکه شده جشن باران میگرفت، راستش هنوز غم زندگی زیر باران گاه و بیگاه را هضم نکرده بودم که پنجره نایلونی بیخ دیوار مات و مهبوتم کرد.
زیاد شنیده بودم پنجره نایلونی اما به چشم ندیده بودم؛ پنجرهای که به جای UVPC و ابزارهای امروزی با نایلونی عین جگر زلیخا شیشه شده بود و از درز و دورزش تا دلت بخواهد نسیم پاییزی میوزید و با همان صدای باران گاه و بیگاه مهمان ناخوانده بیبی میشدند.
بیایید از علاءالدین و سقف به استخوان رسیده و نسیم پاییز صدرنگ بگذریم تا از یخچال کوتاهقامتی که درش مثل کمد پر لباس، وسط به اصطلاح آشپزخانه خانه بیبی رها شده بود و بیشتر از سرما؛ گرما حواله میداد بگویم.
عقربهها دنبال هم میدویدند و غم اسباب زندگی زهوار دررفته و خانه نقلی مخروبه بیبی ته چشمانم جاخوش کرده و نای گفتوشنود را گرفته بود که یاد قرارمان افتادم، قراری که به تاخیر افتاده بود.
مشق عشق بسیجیها
صدای رسای مادرجان و بیبیجان شنیدنم و از میان رختشورخانه دلم بذر امید جوانه زد و به شکوفه نشست، انگاری قراری که به تاخیر افتاده بود تعبیر شد. جمعی از لشکر مخلص خدا یاللهکنان وارد شدند و بدون معطلی دست به کار، جوانی ۱۹، ۲۰ شاید هم ۱۸ ساله دست به دامن پنجره نایلونی شد و دیگری که جای پدرم بود یخچال بیبی را صفا داد.
چنان سریعالسیر کار میکردند که منِ خبرنگار از نوشتن مشق عشقشان جا میماندم، دمی خیره به یخچالساز چیرهدست میشدم و لحظهای هم مات مرمت سقف شکافخورده، این طرفتر هم بخاری و دودکشهای قد و نیم قد را میدیدم که منزل مبارکی خانه بیبی شده بودند.
قرار بود مهر و مهرورزی را به تصویر بکشم و دفتر سیاه کنم، اما قلمم خجلزده این همه نوعدوستی شد و پس و پیش یاریگرم بود. راستش میان شوق خدمت به خلق خدا و روحیه مثالزدنی لشکر مخلص خدا غوطهور بودم که صدایی به گرمای صدای پدرانه برای من و لحنی پسرانه برای بیبی گفت «تمام شد».
راست میگفت خانه بیبی صفا گرفته بود و خبری از جشن باران و نسیم نبود؛ پنجره نایلونی حالا شیشه شده و باران از پشت شیشه مهربانی باریدن گرفته بود و علاءالدین زهوار دررفته به بخاری بدل و یخچال و آشپزخانه نونوار شده بود.
بسیجیها با همان صفای دل که آمدند بار و بنه بستند و رفتند، انگاری در این غوغاکده نیتهای خاص و مکتب بسیج، قدر یک عکس و دیدن شفقت هم نصیب من شد، تا کنج طاقچه دل، بیکلام و بیصدا مشق عشق کنم و قلم بزنم.
بسیجیان، بازیگران سکانس زنده مهرورزی
هنوز در گیرودار خانه بیبی و همت بسیجیان پایگاه شهدای علیآباد بودم که فراخوانده شدم به بزم دیگری؛ لاجرم مادربزرگ گوژپشت را به خدای مهربانیها سپردم و همقدم بسیجیان محله را گز کردم.
دوباره قرار جدید و جلوهای از خدمت در برابر دیدگانم جان گرفت، این بار مقصد نوعدوستی خانه ابوالفضل بود، ابوالفضل پنج سالهای که به دستان پینهبسته مادر و دیدار ماه به ماه پدری گرفتار افیون خو گرفته بود.
مهمان خانهای با اسباب ناچیز و قدیمی شدیم و من باز هم دست به قلم تا تغییر را خوراک کاغذ کنم، میدانید که بسیجیان از دل همین مردم معمولی برخاستند و افزون بر یخچالسازی و معماری، پیشه محبت دارند و بازیگران سکانس زنده مهرورزی هستند.
بازیگران داستان کهن بسیج؛ این بار سوروسات زندگی ساده اما بدون مشکل را پیشکش نگاه ابوالفضل کردند و زیلوی صدتکه شده را با فرشی آبرومند عوض و بعد هم اجاق گاز سه شعله قدیمی را تعمیر کردند.
هنوز کار خانه ابوالفضل و مادرش تمام نشده بود که عدهای دیگر از همان آدمهای ناب روزگار با یک بغل مواد غذایی و مایحتاج روزانه وارد شدند و برق شادی را در چشمان طفل پنج ساله کاشتند.
گویی روش و منششان ریشه در توصیههای پیر جماران دارد و تسلیم فصلالخطاب آقا هستند؛ رسم و پیشهای که هرگز فراموش نمیشود، اصلا انگاری آب و گلشان را با بسیج سرشتند و با افتخار سربند بسیج را به سر میبندند.
دست خدا، از دفاع تا خدمت
باز هم قصه گفتنی و شنیدنی دارند؛ دست خدا که باشی تا دنیا دنیاست حرف برای گفتن داری از خدمت بگیر تا دفاع.
و اما نیت بعدی خانه حاج حسین بود، پیرمردی زمینگیر و بدون اولاد که دلش را به گرمای نفس بسیجیان خوش کرده و تا دلت بخواهد فرزند مخلص پیدا کرده است.
خانه حاج حسین را پیش از اینها سر و سامان دادند و مقصود حضورشان سرکشی بود و تر و خشک کردن حاجی؛ آخر صبح تا شب چشم به در مینشیند تا صدای یکی از بسیجیان محله را بشنود و گُل لبخند کنج لبش خانه کند.
باز هم من و دفترچه خبرنگاری و سمبلی از یاریگری، دوباره دست به قلم شدم تا داستان پروانه شدن را خط به خط بنویسم و ردی از گروه جهادی پایگاه بسیج شهدای علیآباد به جای بگذارم.
خط اول شد داستان باباجان گفتن احمدآقا؛ مرد میانسال و پا به کاری که از هیچ خدمتی دریغ ندارد. خط دوم خلاصه میشود در داروهای ریز و درشت حاجی که به واسطه آقامجید با وسواس تمام داده میشد و اما خط سوم رازی باشد بین حاجی و خدای بسیجیان.
شور و شوق پروانه شدن و ربودن گوی سبقت بین لشکر مخلص خدا موج میزند، باید باشی و ببینی، باید شانه به شانهشان از این خانه تا آن خانه را گز کنی و کسب و کار محبت بیاموزی.
بسیجی شانه به شانه مردم
آنچه خواندید، روایت مهر و مهرورزی متخصصان و بسیجیان پایگاه شهدای علیآباد همدان است، روایتی که رایگان جان میگیرد در نقاط محروم. این افراد هر چه در توان دارند دریغ نمیکنند اصلا بنای کارشان کمک است و بس، از تعمیرات لوازم خانگی گرفته تا تعمیرات خانه و خدمات دیگر.
حسین شکری جانشین فرمانده پایگاه شهدای علیآباد در این باره میگوید: «اعضای پایگاه با همفکری هم تصمیم گرفتند دست خدا باشند و جویای احوالات محرومان، در این راه گاهی ایزوگام، برقکشی، لولهکشی و گازکشی میکنند گاهی هم کمکشان در تعمیرات اسباب و وسایل خانه خلاصه میشود.
اگر سخن کوتاه کنم باید بگویم در راستای محرومیتزدایی قدم برمیدارند، رنگ آمیزی و گچکاری خانهها را انجام میدهند و بعضی از مواقع دلجویی از فقرا.
الحق پای کار هستند و پای خیرین را هم به بساط خدمترسانی باز کردند تا جایی که هزینه لوازم و ابزار مورد نیاز یا توسط خیرین و یا بسیجیان تامین میشود، در موارد ضروری هم گلریزان در پایگاه برگزار و هزینه خدمترسانی به اندازه چشم بر هم زدنی جور میشود.
در مجموع هدف برداشتن باری از دوش مردم به ویژه در مناطق کمبرخوردار و محروم است، کار بسیج و بسیجی همین است. بسیج از مردم تشکیل شده و همیشه کنار مردم بوده و هست، چه در بحث دفاع که جان بر کف مایه میگذارد و چه محرومیتزدایی که چهره محرومیت را پاک میکند.»
پایان پیام/89033/
منبع: فارس
کلیدواژه: گروه جهادی پایگاه بسیج محله محرومیت زدایی تعمیر وسایل خانگی شهدای علی آباد خانه بی بی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۶۷۶۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرمانده کل سپاه پیام صادر کرد
به گزارش تابناک به نقل از ایرنا، سرلشکر پاسدار حسین سلامی در پیامی به مناسبت فرا رسیدن ۱۷ اردیبهشت ماه روز بسیج سازندگی نوشت:
۱۷ اردیبهشت ماه در تقویم تاریخی میهن اسلامی مزین به نام «بسیج سازندگی» از نهادهای روییده از بطن حقیقت انقلاب اسلامی است؛ امروز بسیج سازندگی ارائه تعریف نوینی از مدیریت جهادی در عرصههای خدمت خالصانه و بی منّ و اذی در پرتو ولایتمداری در مسیر تابناک آرمانهای انقلاب اسلامی به شمار میرود.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افزود: بسیج سازندگی طی سالهای فعالیت خود با اتکا به انگیزه و همت والای جوانان مومن و انقلابی و ورود به میدانهای سازندگی، خدمت رسانی و محرومیت زدایی و دیگر عرصههای مختلف نیاز کشور به ویژه عمرانی، آبرسانی، نهضت کمکهای مومنانه، اقتصاد مقاومتی و نهضت مسکن محرومان و شتافتن به کمک مردم در بلایای طبیعی، به شایستگی از توانمندیهای شگفت آور و غیرقابل انکار خود برای آبادانی ایران عزیز رونمایی کرد و با ترسیم نقش موثر پویا و حیاتبخش تجربه گرانبها و الهام بخشی فراروی علاقمندان به انقلاب و نظام اسلامی فراتر از جغرافیای این سرزمین گشود.
سرلشکر سلامی تاکید کرد: حضور مجاهدانه و هوشمندانه در صحنههای پرمسئوولیت خدمت رسانی و مردم یاری با نصبالعین قرار دادن منویات و رهنمودهای حکیمانه رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای (مدظله العالی) از شاخصههای برجسته «سازمان بسیج سازندگی» است که موجبات گسترش فرهنگ و تفکر ناب جهادی بعنوان یادگار ارزشمند حضرت امام خمینی (ره) را بین جوانان ایران اسلامی رقم زده است.
وی تاکید کرد: اینک در گام دوم انقلاب اسلامی که تجلی عزت مداری، اقتدار، پیشرفت و شکوه ایران عزیز در مسیر تمدن سازی و درک عصر ظهور است، باور داریم رفع محرومیت تنها با اتکال به خداوند متعال و برخورداری از تفکر و روحیه جهادی و عمل انقلابی و اعتماد به نیروی انسانی مخلص و شیفته خدمت و فداکاری امکانپذیر خواهد بود.
فرمانده کل سپاه پاسداران تصریح کرد: اینجانب سالروز تشکیل بسیج سازندگی را به مسئولین ارجمند و یکایک جهادگران خدوم این نهاد مقدس تبریک میگویم و امیدوارم حرکت متعهدانه و مخلصانه جهادگران ولایی و انقلابی تحت تعالیم اسلام ناب محمدی (ص) و آموزههای تاریخی انقلاب، در راستای جلب رضای پروردگار و خرسندی رهبر عزیز و جانباز انقلاب و آرامش بخشی به ملت شریف ایران، شکوهمندانه و پرفروغ تر از گذشته تداوم یابد.